حکایاتی در مورد نماز و اهمییت آن
گویند
روزی امام حسن عسگری در بستر بیماری بود و واپسین لحظات عمر پر بهای خویش
را سپری میکرد مقداری دارو جوشانده برای حضرت اوردند تا میل کنند ایشان
فرمودند زمان نماز صبح است مقداری اب بیاورید تا وضو بگیرم و نماز صبح
بخوانم اب اوردند و ایشان نمازشان را به پا داشت و لحضاتی بعد روح ایشان به
عالم ملکوت پرواز کرد مردی
میخواست برای تجارت به مسافرت برود وی ابتدا پیش حضرت امام صادق امد و
امام صادق برایش استخاره کرد و بد امد اما مرد به مسافرت رفت و سود بسیار
زیادی کرد زمانی که بازگشت پیش حضرت امد و موضوع را گفت امام صادق فرمود
ایا نماز صبحت را خواندی؟مرد گفت خیر قضا شد و حضرت فرمود همین نماز قضا
شده از همه ثروت دنیا با ارزش تر است امام خمینی:شبی که مرا دستگیر کردند
در ماشین از سربازان خواهش کردم متوقف شوند تا من وضو بگیرم اما اجازه
ندادند گفتم شما مسلح هستید اما من بدون صلاح و تنها اما اجازه ندادند سپس
از ان ها خواهش کردم تا اجاره تیمم به من بدهند انها اجازه دادند من تیمم
کردم و نماز خواندم اما جهت قبله رو به جنوب بود امید وارم این نماز باعث
رضای خدا شده باشد
____________________________________________________________________________
- ۹۵/۱۲/۱۲
ممنون از سایت خوبتون
لطفا در مورد جایگاه نماز در اسلام هم مطالبی رو بذارید